برخی دیگر از نشانه های ظهور:بارانهاى پیاپى،جنگهاى خونین،خروج یاءجوج و ماءجوج،طلوع خورشید از مغرب

برخی دیگر از نشانه های ظهور:بارانهاى پیاپى،جنگهاى خونین،خروج یاءجوج و ماءجوج،طلوع خورشید از مغرب

پس پایان مى گیرد این (پدید آمدن نشانه ها) با بیست و چهار باران پیاپى که زمین را پس از آن که مرده بود، زنده مى کند و برکات آن را مى شناساند.
شیخ طوسى از امام صادق (ع ) روایت مى کند:
(( ان قدام القائم لسنه غیداقه ، یفسد التمر فى النخل فلاتشکوا فى ذلک (۳۶۳) .))
در آستانه قیام مهدى (ع )، سالى پرباران خواهد بود که در اثر آن ، خرما بر روى نخل مى پوسد. پس در این ، تردیدى به خود راه ندهید.
یا امام صادق مى فرماید:
(( و اذا آن قیامه ، مطر الناس فى جمادى الآخره و عشره ایام من رجب ، مطرا لم یر الناس مثله ، فینبت اللّه به لحوم المؤ منین فى ابدانهم فى قبورهم …(۳۶۴) .))
و چون هنگام ظهور مهدى (ع ) نزدیک شود، در تمام ماه جمادى الآخر و ده روز نخست ماه رجب ، بارانى بر مردم ببارد که تا آن هنگام ، مانند آن را ندیده باشند. پس خداوند، به وسیله آن ، گوشت بر بدن مؤ منان ، که در قبرهایشان خفته اند، برویاند.
بارش این مقدار باران ، آن هم پیاپى ، کم سابقه و یا بى سابقه است . با این حال ، حمل آن بر معجزه ، وجهى ندارد، زیرا وقوع آن به گونه عادى ممکن است . البته احتمال دیگرى نیز وجود دارد که این بارانها، همزمان و در همه جاى زمین ببارد که در این صورت ، مى تواند جنبه اعجاز داشته باشد(۳۶۵) .
این نشانه را گرچه بزرگانى مانند: شیخ مفید، شیخ طوسى و طبرسى در ردیف نشانه هاى ظهور آورده اند، ولى باید توجه داشت :
اولا، روایت طبرسى و مفید مرسله است .
ثانیا، جمله (( فینبت اللّه به لحوم المؤ منین )) در ذیل روایت طبرسى ، نشان مى دهد که مربوط به برپایى قیامت و زنده شدن مردگان است .
و ثالثا، روایت شیخ طوسى نیز ضعیف است ، زیرا در سند آن على بن ابى حمزه (۳۶۶) قرار دارد که از واقفیه است .
بنابراین ، اثبات چنین نشانه اى براى ظهور، به استناد این گونه روایات ، مشکل است . البته از مجموع این روایات و سخنانى که در این باب گفته اند، با توجه به این که دوران ظهور، آغاز سامان یافتن امور و از بین رفتن مشکلات است ، احتمال مى رود که از نظر طبیعى ، شرایط مساعدى پیش مى آید، تا سال ظهور سالى پرباران و آبادان باشد.
شمارى از نشانه هاى حتمى و غیر حتمى : ۱۲- جنگهاى خونین
در منابع دینى ، از جنگ هاى خونین و کشتارهاى بزرگ نیز، به عنوان نشانه هاى ظهور یاد شده است (۳۶۷) . گویا این جنگها بین اهل باطل ، بر سر رقابتهاى مادى و سیاسى روى مى دهد که در نهایت ، بدون پیروزى هیچ یک از دو گروه و پس از بر جاى گذاشتن . انبوهى از کشته ها، پایان مى یابد. بروز چنین فاجعه اى بزرگ ، نتیجه طبیعى فساد زمین و فراگیر شدن ظلم و جور است . از برخى روایات ، استفاده مى شود که در منطقه ((قرقیسا)) جنگ عظیمى بین بنى عباس و مردانى رخ مى دهد که نوجوانان زورمند، فرسوده و پیر مى گردد و لاشه هاى کشته هاى بر روى هم انباشته مى گردد. از قرائن و شواهد برمى آید که این خون ریزیهاى بزرگ ، در همان واقعه خروج سفیانى و آشوبهاى آن زمان است و حادثه جداگانه اى نیست .
این احتمال نیز وجود دارد که منظور از این روایات ، در هم کوبیدن مستکبران و دشمنان حق و عدالت باشد که در زمان ظهور و به دست مهدى (ع ) انجام مى شود، بنابراین از وقایع دوران ظهور است ، نه نشانه ظهور.
شمارى از نشانه هاى حتمى و غیر حتمى : ۱۳- خروج یاءجوج و ماءجوج
در برخى روایات ، خروج یاءجوج و ماءجوج از نشانه هاى ظهور، دانسته شده (۳۶۸) که با دقت در این روایات ، روشن مى شود که ارتباطى به مساءله ظهور ندارند، بلکه بیشتر آنها، ناظر به برپایى قیامت هستند. دو موردى که در قرآن از خروج یاءجوج و ماءجوج یاد شده هم (۳۶۹) ، هیچ دلالتى بر این قضیه ندارد.
این ، افزون بر ضعف سند روایات این باب و ضعف دلالت و نارسایى و گاه تناقض آنهاست .
شمارى از نشانه هاى حتمى و غیر حتمى : ۱۴- طلوع خورشید از مغرب
از جمله نشانه هاى ظهور که در روایات به آن اشاره شده ، طلوع خورشید از مغرب است ، وقوع چنین پدیده اى ، اگر معناى ظاهرى آن مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت منظومه شمسى خواهد بود و این ، با اصول حاکم بر نظام طبیعت ، ناسازگارى دارد. به طور قطع حضرت مهدى (ع )، بر روى همین زمین ، حکومت جهانى خویش را تشکیل مى دهد(۳۷۰) .
بر این اساس تحقق این نشانه به گونه معجزه ، چنانکه برخى پنداشته اند، میسر نیست ، زیرا معجزه در محدوده نظام حاکم بر طبیعت و جهان صورت مى گیرد(۳۷۱) .
به نظر مى رسد، منظور از طلوع خورشید از مغرب ، حضرت مهدى است .
فیض کاشانى در توضیح روایاتى در این زمینه مى نویسد:
(( و کاءنه کنى بطلوع الشمس من مغربها فى الحدیث عن ظهوره (ع ) کما یظهر من بعض الاخبار))(۳۷۲) )) .
گویا، طلوع خورشید از مغرب ، کنایه از ظهور حضرت مهدى (ع ) است ، همان گونه که از برخى اخبار هم استفاده مى شود.
همان گونه که مرحوم فیض اشاره کرده ، از برخى روایات نیز این مطلب استفاده مى شود. در ذیل رویات صعصعه ، که این حادثه را به عنوان نشانه ظهور معرفى مى کند، جمله اى است که روشنگر این معناست . صعصعه در پاسخ فردى که از منظور امیرالمؤ منین (ع ) از جمله (( لا تساءلونى عما یکون بعد ذلک …)) پرسیده بود، گفت :
(( ان الذى یصلى خلفه عیسى بن مریم هو الثانى عشر من العتره التاسع من ولد الحسین بن على (ع ) و هو الشمس الطالعه من مغربها(۳۷۳) .))
کسى که حضرت عیسى (ع )، پشت سروى نماز مى گزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر(ص ) و نهمین نفر از فرزندان حسین بن على است و هم اوست خورشیدى که از غروبگاهش طلوع مى کند.
بر این اساس ، طلوع خورشید از مغرب ، معناى کنایى دارد و در حقیقت تشبیه شده است ظهور حضرت مهدى (ع ) به طلوع خورشید از غروبگاهش . همان گونه که خورشید، پس از آن که چهره در نقاب شب فرو مى کشد، دوباره پرده هاى سیاهى را مى درد و طلیعه روشن آن از کرانه هاى افق پرتوافشانى مى کند، حضرت مهدى (ع ) نیز، پس از طى دوران محنت و محرومیت و سپرى شدن روزگار غیبت و انتظار، ظهور مى کند بسان خورشیدى ، جهان فتنه عدالت و بستوه آمده از ظلم و ستم و بى عدالتى را با پرتو حیاتبخش عدالت ، زنده و روشن مى کند.




:: برچسب‌ها: روایت , داستان , حدیث , ابا صالح , امام زمان , مهدویت , آخر الزمان , نشانه های ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهدي هستم
تاریخ : چهار شنبه 26 آذر 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: